إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ
مؤمنان معدود لیک ایمان یکی *** جسمشان معدود لیکن جان یکی
غیر فهم و جان که در گاو خر است *** آدمی را عقل و جانی دیگر است
باز غیر جان و عقل آدمی *** هست جانی در ولی آن دمی
جان حیوانی ندارد اتحاد *** تو مجو این اتحاد از روح باد
گر خورد این نان نگردد سیر آن *** ور کشد بار این نگردد او گران
بلکه این شادی کند از مرگ او *** از حسد میرد چو بیند برگ او
جان گرگان و سگان هر یک جداست *** متحد جانهای شیران خداست